ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

هر عاشقی دوست داره عشقش فقط برا خودش باشه الا من ، که دوست دارم تو ، عشق همه عالم باشی ! یا علی

77. مثل هر شب

ممسوس | سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۵۵ ب.ظ

فاطمه (ع) مثل هر شب رختخواب کوچکش را گشود. تشک پوستی اش را انداخت. بالش چرمی اش را زیر سر گذاشت و آرام در بستر دراز کشید.

فرشته خواب هنوز بالهای سبکش را بر بستر پلک- های فاطمه (ع) نگشوده بود که فاطمه (ع) صدایی شنید.

نرم تر از نم نم باران و بویی احساس کرد، چهرة پدرش مثل ماه بود. آستین های سفیدش را آرام آرام پایین می زد و به چهرة او نگاه می کرد. قطره های بلور آب در صورتش می درخشید. وضو گرفته بود.

- نور دیده ام! هرشب پیش از این که بخوابی چند کار انجام بده.

حرف های پدر را همراه با آواز زنجره ها می شنید. دلش را آرامش می داد.

- چه کارهایی؟

- خواندن همة قرآن، خوشحال کردن همة مومنان، سفر به خانة خدای مهربان، و شفاعت گرفتن از پیامبران.

با خود گفت: این همه کار در یک شب؟ خواندن قرآن؟ خوشحال کردن مومنان؟ سفر به خانة خدای مهربان و شفاعت گرفتن از پیامبران؟

با تعجب گفت: خواندن قرآن چند روز طول می- کشد. رفتن به خانه خدا هم چند روز طول می کشد. یک لحظه پیش از خواب چه کار می شود کرد؟

یک دفعه نوری از مقابل پنجره گذشت. فاطمه (ع) به نور خیره شد. یک تکه از آسمان روشن شد. فاطمه (ع) پلک هایش را به هم زد. اما نور رفته بود.

فاطمه (ع) گفت: این همه کار، لحظه ای پیش از خواب ...

سر برگرداند تا از پدر بپرسد: چطور؟ اما پدر در نماز بود. سرگرم راز و نیاز بود. فاطمه (ع) صبر کرد و صبر کرد. تا پدر سلام دهد. نماز پدر تمام شد. سلام داد. رو به فاطمه (ع) کرد. لبخندی زد و با مهربانی گفت:

دخترم اگر «قل هو الله احد» را سه بار بخوانی، انگار که همة قرآن را خوانده ای.

اگر بخواهی مومنان از تو راضی بشوند، برای همه دعا بکن. از خدا بخواه گناهانشان را ببخشد.

دختر من، اگر پیش از خواب تسبیحات اربعه – سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر – بگویی آن قدر ثواب دارد که انگار خانة خدای مهربان را زیارت کرده ای.

و اگر می خواهی ما پیامبران از تو شفاعت کنیم، بر من و آنها صلوات بفرست.

از آن به بعد فاطمة زهرا (ع) هر شبِ خدا، پیش از خوابیدن، چهار کار بزرگ انجام می داد:

همه قرآن را می خواند، همه مومنان را راضی می- کرد، به زیارت خانه خدا می رفت و از پیامبران شفاعت می گرفت.1

 

پی نوشت:

1- برگرفته از منتهی الآمال، ج 1، ص 163؛ عوالم، ج 11، ص 580.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی