ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

هر عاشقی دوست داره عشقش فقط برا خودش باشه الا من ، که دوست دارم تو ، عشق همه عالم باشی ! یا علی

خلیفه اوّل (ابوبکر بن ابی قحافه)

ابوبکر در عظمت حضرت فاطمه(س) گفت: ای دختر رسول خدا(ص)! پدرت به مؤمنان، مهربان و بزرگوار بود و در برابر کافران، سخت و خشن. رسول خدا(ص) از نظر نسبت پدر تو بود، نه پدر زنهای دیگر، و او برادر شوهر تو بود، نه برادر دیگران. پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را برای هر کار مهم و بزرگی برگزید و او یاور خوبی برای پیامبر(ص) بود. شما را جز افراد سعادتمند دوست ندارد و هیچ کس جز تیره بخت با شما دشمنی نکند. شما عترت پاک رسول خدا(ص) هستید و از نیکان و برگزیدگان خدا می باشید؛ شما راهنمای ما به سوی سعادت هستید و پیشوایی ما به سوی بهشت می باشید. و تو ای بهترین زنان و دختر بهترین پیامبر! در گفتار خود راستگو و در عقل و معرفت، سرآمد دیگران می باشی. کسی حق تو را از تو باز ندارد و در صداقت تو حرفی نخواهد داشت...(4) .


خلیفه دوّم (عمر بن خطّاب)

وی به فاطمه دختر رسول(ص) گفت: ای فاطمه! خدای را سوگند، کسی را ندیدم رسول(ص) مانند تو نزد او محبوب باشد و خدای را سوگند بعد از پدرت رسول(ص) هیچ کس نزد من مانند تو محبوب نیست.(5)


معاویة بن ابی سفیان

ابن قیبه دینوری می نویسد: معاویه برای بیعت گرفتن یزید، مردم مدینه را جمع کرد و در بین آنها امام حسین(ع) هم بود. معاویه گفت: به خدا سوگند اگر پی می بردم که کسی برای مسلمانان بهتر از یزید است، با او بیعت می کردم.

امام حسین (ع) برخاست و فرمود: به خدا سوگند! کسی را که پدر و مادر و خود او، بهتر از یزید است ترک کردی.

معاویه گفت: گویا خود را در نظر داری؟

حضرت فرمود: آری، خدا اصلاحت کند.

معاویه گفت: حالا پاسخت را می گویم: امّا گفته تو درباره مادرت؛ به دینم سوگند! مادر تو بهتر از مادر اوست؛ اگر برای مادر تو، جز این افتخار نبود که از زنان قریش است، بازهم بهترین آنان بود؛ پس چگونه خواهد بود که او دختر رسول خدا(ص) و فاطمه زهرا(س) است که در دین و سابقه ایمان خود نیز برتری دارد؛ آری به خدا سوگند! مادر تو، بر مادر او برتری دارد.(6)

روزی معاویه بزرگان جامعه، از جمله امام حسین(ع) را به جلسه ای دعوت کرد. سپس معاویه پرسید: آیا می دانید گرامی ترین مردم از نظر پدر، مادر، پدربزرگ و مادر بزرگ،عمو وعمه و دایی و خاله کیست؟

عدّه ای از حاضران گفتند: امیرالمؤمنین(معاویه) بهتر می داند. در این هنگام، معاویه دست حسین بن علی(ع) را گرفت و گفت: این! پدرش علی بن ابی طالب(ع) و مادرش فاطمه(س) دختر محمد(ص)، پدربزرگش رسول الله و مادربزرگش خدیجه(س)، عمویش جعفر طیار، فرزند ابوطالب و عمه اش هاله دختر ابوطالب، دایی اش قاسم پسر رسول الله (که در کودکی در گذشت) و خاله اش زینب دختر محمد(ص) است. آن گاه همگی گفتند: امیرالمؤمنین (معاویه) درست گفت.(7)


فضایل فاطمه(س) از زبان عایشه

عایشه دختر خلیفه اوّل، یکی از همسران پیامبر اکرم(ص) است بر اساس تواریخ معتبر، وی با علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و فرزندان ارجمند آنان، میانه خوبی نداشت. این کینه و خصومت او با برپایی جنگ جمل کاملاً ظاهر گشت. حقیقتا فضیلت و کمال بی منتهای فاطمه اطهر(س) و خاندان مطهّر آن حضرت به اندازه ای درخشندگی و نور افشانی دارد، که بسان خورشید تابان، هیچ کس و هیچ چیز قادر به جلوگیری از پرتو افکنی آن نیست. به طوری که حتّی عایشه با چنین تفکّری، هرگز نتوانست فضائل و کمالات آنان را کتمان کند. به عنوان نمونه، به ذکر برخی از سخنان و مرویّات او بسنده می کنیم:

1 عایشه در فضیلت حضرت فاطمه(س) گفت: ما رأیتُ أحدا کانَ أصدَقَ لهجةً منها الاّ أن یکونَ الَّذی وَالِده(8) کسی را راست گفتارتر از فاطمه(س) ندیدم، مگر پدرش را.

2 از عایشه سؤال شد: چه کسی در نزد پیامبر(ص) از همه محبوب تر بود؟ گفت: فاطمه(س). پرسیده شد از مردان؟ گفت: شوهر فاطمه(س) که همواره روزه دار و شب زنده دار بود.(9)

3 از عایشه نقل شده که گفت: من کسی را شبیه تر از فاطمه(س) به پیامبر(ص) در سکوت و درستکاری و وقار و سخن، ندیدم و هرگاه فاطمه(س) بر پیامبر(ص) وارد می شد، به استقبال او می شتافت، سپس دست او را گرفته و دخترش را می بوسید و در جایگاه خود می نشاند و هرگاه رسول خدا(ص) نیز بر فاطمه وارد می گشت، او نیز همین رفتار را با پدر داشت.(10)

4 از عایشه روایت شده که گفت: هنگامی که فاطمه(س) از پیش روی می آمد، راه رفتنش بسان راه رفتن رسول خدا(ص) بود. او هرگز مانند دیگر زنان، خون حیض ندید؛ زیرا از سیب بهشتی آفریده شده بود، (امام) حسن(ع) را بعد از نماز عصر به دنیا آورد و بلافاصله از خون نفاس پاک شد و غسل کرد و

نماز مغرب به جای آورد.(11)

5 از عایشه نقل شده است که گفت: ما دوخت و دوز داشتیم و می بافتیم و در پرتو نور چهره حضرت فاطمه(س) شب ها نخ به سوزن می کشیدیم.(12)


احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی)

امام احمد بن حنبل از امّ سلمه نقل می کند: رسول خدا به فاطمه(س) فرمود: شوهر و دو فرزندت را نزد من حاضر کن. وقتی به محضر آن حضرت مشرّف شدند رسول خدا عبایی را که از محصول باغ های فدک درست شده بود، بر آنها انداخت. سپس دست مبارک خود را بر آنها گذاشت و فرمود: پروردگارا! اینها آل محمداند؛ درود و برکات خویش را بر محمد و آل او فرو فرست که تو پسندیده و بزرگ مرتبه هستی.

امّ سلمه می گوید: من لای عبا را بلند کردم تا در جمع آنان وارد شوم که آن حضرت آن را از دست من کشید و به این کار اجاز نداده و فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی. (13)

همچنین احمد بن حنبل در مُسند خود از ابوهریره نقل می کند: نظر النّبی(ص) الی علیّ و الحسن والحسین و فاطمة علیهم السلام فقال: أنا حربٌ لِمَن حارَبکُم و سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم(14) رسول خدا(ص) به فاطمه و علی و حسن و حسین نظر افکند و سپس فرمود: هر کس با شما محاربه کند با من در جنگ است و هر کس با شما از در سازش وارد شود من با او در سازشم.

احمد حنبل در جلد سوم از مسند خود، از مالک بن انس نقل کرده است: إنّ النبی(ص) کان یَمرّ ببیت فاطمة ستة اشهر اذا خرج الی الفجر فیقول: الصلاة یا اهل البیت إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهّرَکُمْ تَطْهِیرً؛ پیامبر (ص) شش ماه، هر روز هنگامی که برای نماز صبح به مسجد می رفتند، از کنار درب خانه فاطمه(س) عبور می کردند و می فرمودند: نمازای اهلبیت! و آن گاه آیه شریفه: إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملاً شمارا پاک سازد. را تلاوت می کردند.(15)


علامه محمد بن طلحه شافعی

وی می گوید: بدان! پیشوایان پاک و رهبران نیکوکار، غیر از پیوند نَسَبی با رسول خدا (ص)، مزیّتی دیگر به خاطر پیوند از طریق حضرت زهرا(س) دارند. به واسطه آن حضرت، خداوند برتری شرافت و شرافت برتری، ارزشی والا و والائی ارزشمندتر، جایگاهی برین و برترین جایگاه، ریشه ای پاک، و پاکیزگی ریشه را برای آنان مقدّر ساخته است. پس در پرتو روشن بینی خود خداوند تو را با هدایتش یاری فرماید به مفهوم این آیه شریفه(16) و سبک عبارات و چگونگی اشاراتش به مقام والای فاطمه(س) در درجات شرافت و بزرگواری نگاه کن، خداوند مقام حضرتش را بیان کرده و سر و رمز دقیق آن را در اینجا آورده که او را بین حضرت رسول و حضرت علی قرار داده و از پیش رو و پشت سر اطرافش را گرفته تا بدین وسیله مقام و رتبه او را بازگو فرماید، از آنجا که مقصود از کلمه انفسن نفس علی به همراه پیامبر(ص) است، فاطمه(س) را بین آن دو قرار داده است، زیرا بیان نگهداری کسی به وسیله خود انسان از نگهداری به وسیله فرزندان رساتر است.(17)


شبلنجی (از علمای شافعی)

وی می گوید: سپاس خدا راست که جامه نعمت هایش را بر ما به طور کامل پوشاند، آقای ما محمد(ص) را بر همه عرب و عجم برگزید، و خاندان او را بر مخلوقات برتری داد، و به فضل و کرمش آنان را در برترین مقامات قرار داد. پس در سیادت دنیا و آخرت از دیگران گوی سبقت ربودند و به کمالات آشکار و نهان متصف شدند و دارای فضائل افتخارآمیز گردیدند.(18)


ابن مغازلی (از علمای شافعی)

وی می گوید: ... درود بر بزرگ بانوان فاطمه (س)، زهرای بتول، ریسمان پیوسته حق و نور سرشته خدا، فرزند رسول خدا و درود بر دو آقا، دو پیشوا، دو نوباوه رسول خدا (ص)، دو بزرگ جوانان اهل بهشت، حسن و حسین (ع)... .(19)


ابن صبّاغ مالکی(اندیشمند مالکی مذهب)

این اندیشمند مالکی مذهب می گوید: فاطمه زهرا(س) دختر کسی است که درباره اش آیه شریفه سُبْحان َالَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الاَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ؛(20)پاک و منزه است خدائی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجد اقصی که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم او شنوا و بیناست.، نازل شده است، سومیِ خورشید و ماه، دختر بهترین انسان، پاکزاد و به اجماع و اتفاق نظر اندیشمندان ژرف نگر، بانویی بزرگ می باشد.(21)


ابن ابی الحدید (شارح نهج البلاغه و دانشمند معتزلی مذهب)

وی می نویسد: در مجلس بعضی از بزرگان که من هم در آنجا شرکت داشتم، سخن از این مطلب به میان آمد که حضرت علی(ع) با ازدواج با فاطمه(س) شرافت و احترام بیشتری پیدا کرد. یکی از حاضران گفت: بلکه فاطمه(س) بر اثر ازدواج با علی(ع) شرافت و احترام بیشتری نصیبش شد. حضّار از این تعبیر ناراحت شده، درباره این مطلب گفتگو و مذاکرات جدّی شروع شد. صاحب مجلس از من خواست تا نظریّه خود را در این باره اظهار نموده، توضیح دهم که کدام یک از آن دو نفر برتر و افضل است: من گفتم: امّا این که کدام یک افضل و برترند، اگر مقصود از برتری آن است که کدام یک از آنها دارای مناقب و کمالاتی بیشترند و مقصود کمالاتی باشد که مردم با آنها خود را می سنجند مانند علم و شجاعت و امثال آنها، در این صورت علی(ع) افضل و برتر است و اگر مقصود از افضلیّت، برتری درجه و مقام در نزد خداوند متعال است، آنچه که رأی متأخران از اصحاب بر آن استوار گشته، آن است که پس از رسول خدا علی(ع)، از همه مسلمانان از مرد و زن در پیشگاه پروردگار مقامش برتر است و فاطمه(س) زنی از زنان مسلمان است؛ هر چند بانوی زنان جهانیان است.

دلیل بر این مطلب آن است که بنا به حدیث طیر ثابت شده است که علی(ع) محبوب ترین مخلوقات نزد خداوند و فاطمه(س) یکی از مخلوقات است و بر طبق نظر متکلّمان و مفسّران که در این باره تحقیق کرده اند، کسی که در نزد خداوند محبوب ترین مخلوقات باشد، ثواب و اجر و پاداشش در روز قیامت از همگان بیشتر خواهد بود. و اگر مقصود از افضلیّت شرافت و ارزش نسبی باشد، در این صورت فاطمه(س) افضل است؛ زیرا پدرش سرور فرزندان آدم از اوّلین و آخرین است و در بین پدران علی(ع) کس به مانند او و هم طراز با او نیست. و اگر مقصود از افضلیّت، شدّت محبّت و پیوند رحمی باشد، فاطمه(س) افضل است؛ زیرا وی دختر آن حضرت و مورد محبّت و علاقه شدید حضرتش بود و خواه ناخواه از حیث نسبت از پسر عمو نزدیکتر بوده است. و امّا این سخن که آیا علی(ع) به او شرافت پیدا کرده یا او به علی(ع) گرامی گشته است، عوامل شرف و برتری علی(ع) نسبت به دیگر مردم گوناگون و متعدّد است: یک فضیلت مربوط به همسری با حضرت زهراست و فضیلت دیگر مربوط به حضرت رسول(ص) است و برخی دیگر فضایل مستقلّ خود حضرت است؛ مانند شجاعت، عفّت، حلم، قناعت، خوش اخلاقی، بزرگ منشی و سخاوتمندی. و امّا آنچه که مربوط به وابستگی به حضرت رسول(ص) است، عبارتند از: علم دیانت، پارسایی، پیشگامی و سبقت در اسلام و آگاهی داشتن و خبر دادن آن حضرت از غیبها و پنهانیها. و آنچه مربوط به حضرت زهرا (س) است، ازدواج با آن حضرت می باشد که بر اثر آن داماد پیامبر اکرم(ص) شد که هم به نسبت و هم به سبب ارتباط پیدا کرد؛ تا جایی که فرزندانش ذُریّه رسول خدا(ص) و جزئی از ذات آن حضرت گشتند، زیرا پیدایش فرزند از نطفه مرد و خون زن است و اینها دو جزء و دو بخش از ذات پدر و مادر می باشند و این ارتباط به همین گونه در فرزندان فرزندان برای همیشه ادامه پیدا می کند. این است آن گفتاری که می توان در شرافت علی (ع) به فاطمه (س) گفت.

و امّا شرافت فاطمه(س) به علی (ع) بدان جهت است که هر چند فاطمه (س) گرامی دخت سرور جهانیان است، در عین حال بر اثر همسری با علی(ع) شرف و کرامتی دیگر بر مجموعه شرافت و بزرگواری هایش افزوده شد. مگر این چنین نیست که اگر حضرت رسول (ص) او را به همسری ابوهریره یا اَنس بن مالک درمی آورد، دیگر فاقد چنان شرافت و عظمتی بود که هم اکنون داراست، و همچنین اگر فرزندان و ذراری اش از ابوهریره و اَنس بن مالک، می بودند، در آن صورت به خودی خود آن ارزش کنونی را نداشتند. (22)


عبدالله بن عباس

وی که از جمله مفسران بزرگ مسلمان، به ویژه اهل سنت است، از پیامبر(ص) روایت کرده: اربع نسوة سیدات عالمهن: مریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد و افضلهن عالِما فاطمة(23) چهار زن، برتر و سرور زنان دوران خود هستند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد که در بین آنان از همه عالم تر، فاطمه است. در روایت دیگر به نقل ابن عباس فرمود: افضل العالمین مِن النساء الاولین و الآخرین فاطمه.(24)

ابن عباس گفت: رسول خدا فرمود: شب معراج، بر در بهشت نوشته ای دیدم که آن نوشته شده بود: جز الله معبودی نیست؛ محمد(ص) رسول خدا؛ علی(ع) محبوب خدا؛ و حسن و حسین(ع) بنده خالص و مخلص خدا؛ و فاطمه(س) برگزیده خداست. لعنت خدا بر دشمنانشان باد.(25)


حاکم حسکانی حنفی

وی در کتاب شواهدالتنزیل می نویسد: پیامبر(ص) آیه: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالاْآصَالِ(26) را قرائت کرد و گفت این بیوت پیامبر(ص) است. از آن حضرت پرسیده شد که آیا بیت علی (ع) و فاطمه (س) نیز همین بیوت است، حضرت فرمود بیت علی(ع) و فاطمه(س) از بافضیلت ترین آن است.(27)

و نیز در روایتی دیگر آورده است: پیامبر(ص) بعد از خواندن این آیه، شخصی از آن حضرت پرسید: یا رسول الله! مراد از این بیوت در این آیه چه خانه هایی است؟ حضرت فرمود خانه های انبیاست. ابوبکر پرسید یا رسول الله! خانه علی و فاطمه هم از این خانه هاست؟ حضرت فرمود: بله از بافضیلت ترین آن است.(28)

همچنین وی می نویسد: وقتی که آیه: وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلوةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا؛(29) ای رسول ما! اهل خود را به نماز فرمان ده و بر آن استقامت و شکیبایی ورز نازل شد پیامبر اسلام(ص) در هر نمازی می آمد در جلوی درب خانه علی(ع) و فاطمه(س) و می فرمود: الصلاة رحمکم الله، إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ... .(30)


الذهبی

شمس الدین ذهبی در کتاب سیر أعلام النّبلاء می نویسد: درست است این خبر که پیامبر(ص) فاطمه(س) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهل بیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده به دور کن و اینها را پاکیزه گردان.(31)

همچنین می نویسد: فاطمه دختر رسول خدا(ص)، سرور زنان جهانیان در زمانش، پاره تن پیامبر و همسو با رسول الله (ص)، مادر پدرش، دختر سرور مخلوقات رسول الله(ص) و مادر حسنین (ع) است.

رسول خدا (ص) پیوسته فاطمه (س) را دوست می داشت، گرامی می داشت و از او شاد می شد. فضائل او بسیار است. او پیوسته صبور، متدین، نیکوکار، خودنگهدار، قانع و سپاسگزار خدا بود.(32)


فخر رازی (دانشمند و مفسّر معروف اهل سنت)

فخر رازی در تفسیر آیه شریفه سوره کوثر، وجوه متعددی را نقل کرده است. یکی از این وجوه آن است که مراد و هدف از کوثر، فرزندان پیامبر اسلام باشد که از نسل فاطمه (س) هستند.

وی می گوید: شأن نزول این آیه: إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الاْءَبْتَرُ، در ردّ تعبیر و شماتت دشمنان پیامبر اسلام(ص) بود که می گفتند پیامبر(ص) أبتر، یعنی بدون فرزند و بی دنباله و مقطوع النسل است. طبق این آیه، خداوند متعال آن چنان نسل پربرکت بر آن حضرت عنایت می کند که با گذشت زمان و سپری شدن ایّام و اعصار، همچنان باقی می مانند.

بنگر چه تعداد از خاندان پیامبر(ص) کشته شده اند؛ ولی باز جهان پُر است از فرزندان خاندان رسالت؛ ولی از بنی امیه با آن همه کثرت، اکنون هیچ فردی که قابل اعتنا و اهمیت و توجه باشد، وجود ندارد. ولی بر آنان (فرزندان و اعقاب رسول خدا) بنگر: شخصیت هایی از علما و دانشمندان بزرگ مانند باقر، صادق، کاظم، رضا... و امثال آنان،از خاندان رسالت، باقی مانده است.(33)


حسن بصری

حسن بصری (متوفای 110هجری) گوید: در میان امّت کسی عابدتر از فاطمه(س) نبوده است و آن حضرت در مقام عبادت آن قدر روی پاها می ایستاد تا پاهای مبارکش متوّرم می شد.(34)

حسن بصری نقل می کند: بسیار دیده می شد که فاطمه (س) در حال عبادت بود، یکی از فرزندانش در گهواره می گریست. خدای تعالی به ملائکه امر می کرد که گهواره را حرکت دهند تا آن حضرت از عبادت فارغ شود.(35)


حاکم نیشابوری

حاکم در کتاب المستدرک علی الصّحیحین از میناء بن ابی مینا، بنده و خدمتگزار عبدالرحمن بن عوف، نقل می کند: خذوا عنّی قبل ان تشاب الاحادیث بالاباطیل، سمعت رسول اللّه (ص) یقول: انا الشجرة و فاطمه فرعها و علیّ لقاحها و الحسن و الحسین ثمرتها و شیعتها ورقها و اصل الشجرة فی جنّة عدن و سائر ذلک فی سایر الجنة(36) حدیث های صحیح را پیش از آن که با گفتارهای نادرست مخلوط شود بگیرید. من از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: من درختم و فاطمه شاخه آن و علی لقاح و حسنینم میوه آنند و شیعیان ما برگ های آن هستند. ریشه این درخت در بهشت عدن است و سایر آن در بقیه باغ های بهشت جای دارد.

همچنین صاحب المستدرک علی الصّحیحین به سندش از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:

إنّ الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک(37) رسول خدا(ص) به فاطمه (س) فرمود: همانا، خداوند به خاطر خشم تو خشم می کند و با رضای تو راضی می شود.

حاکم نیشابوری می نویسد: علی(ع)، فاطمه(س) حسن و حسین(ع) اولین کسانی هستند که در بهشت وارد می شوند.

همچنین وی درباره عظمت حضرت زهرا(س) در روز محشر نقل می کند که: در روز قیامت منادی ندا می دهد که ای اهل محشر! چشمانتان را ببندید که فاطمه زهرا(س)، دختر رسول خدا(ص) وارد می شود.(38)

حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک آورده است: رسول خدا(ص) وقتی که از جنگی و یا از سفری برمی گشت به مسجد می رفت و دو رکعت نماز می خواند، سپس به نزد دخترش فاطمه (س) می رفت و به او ثنا می گفت و سپس به نزد همسرانش می رفت.(39)


محمد بن ادریس ( پیشوای مذهب شافعی)

در میان رهبران مذاهب اهل سنت، امام شافعی بیش از دیگران ارادت قلبی خود را نسبت به خاندان اهل بیت(ع) ابراز داشته است.

او می گوید:

لئن کان ذنبی حبّ آل محمد

فذلک ذنب لست عنه اتوب

اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است، از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.

هم شفعائی یوم حشری و موقفی

و بغضهم للشافعی ذنوب

اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم، گناه نابخشودنی کرده ام.(40)

وی، خاندان پیامبر را، وسیله نجات خود در درگاه الهی می داند و می گوید:

آلُ النّبیِ ذَریعَتی

و هُمُ إلیه وسیلتی

أرجو بهم اُعطی غَدا

بیدی الیمین صَحیفَتی

خاندان پیامبر پناه من و واسطه من به سوی خدا و پیامبرند وامیدوارم که به واسطه آنها در فردای قیامت نامه اعمالم به دست راستم داده شود.(41)

او محبت به اهل بیت را واجب الهی که در قرآن به آن امر شده دانسته و برای نشان بزرگی و فضیلت ایشان همین کافی است که اگر کسی بر آنها در نماز، سلام و صلوات نفرستد، نمازش ادا نخواهد شد.

یا آل بیت رسول الله حبّکم

فرضٌ من الله فی القرآن أنزلَهُ

یکفیکم من عظیم الفخر أنکم

من لم یُصلّ علیکم لا صَلاة لَهُ

ای آل محمد! محبت شما امر واجبی است که خدا آن را در قرآن نازل کرده است.

همین یک دلیل بر عظمت قدر شما کافی است که هر کسی نماز بخواند و بر شما درود نفرستد، نمازش نماز نیست.(42)

ارادت و علاقه امام شافعی به اهل بیت پیامبر چنان بود که برخی از اهل سنت او را شیعه پنداشتند و حتّی جهت محاکمه به بغداد برده شد. او معتقد بود که ارادت به خاندان علی(ع) را باید علنی و آشکار ساخت و این پندار باطل را از اذهان دور کرد که رفض را در دوستی علی و فاطمه و فرزندان آن دو می داند و یا ناصبی گری را در دوستی ابوبکر و عمر. به اعتقاد او جریان رافضی گری و ناصبی گری که دوستی و دشمنی افراطی را در حق علی (ع) دنبال می کردند، نادرست است. یعنی انسان مؤمن به خدا و رسولش کسی است که محبت اهل بیت را آشکار کند. تقسیم بندی مسلمانان به رافضی و ناصبی تقسیم بندی مطرودی است و افرادی که مسلمانان را به این دو دسته تقسیم می کنند، قطعا مجرم و گناه کارند؛ زیرا محبت علی و خاندانش از اصول دین اسلام است و اگر کسی چنین امری را آشکار کند به اصل اسلام عمل کرده و به ایمان خویش استحکام بخشیده است. وی با بیزاری جستن از مردمی که رافضی بودن را در دوستی فاطمه(س) و اهلبیت(ع) می بینند، چنین گفته است:

اذا فی مجلس نذکر علیا

و سبطیهِ و فاطمة الزکیّة

فَاجری بعضُهم ذِکری سواهُ

فَایقَنََ أنّهُ سَلَقلقیَّةَ

إذا ذَکروا علیّا اَو بَنیهِ

یتشاغَلُ بِالرّوایاتِ العلیّةِ

یقال تجاوَزُوا یا قوم هذا

فهذا من حدیث الرافضیة

برئتُ الی المُهَیمِن من أناسٍ

یرون الرفض حُبِّ الفاطمیة

عَلی آلِ الرّسولِ صلوةُ ربّی

وَلَعنتُهُ لِتِلکَ الجاهلِیّةِ(43)

ترجمه:

زمانی که در مجلس، علی (ع) و فاطمه (س) و حسن و حسین (ع) یاد می شود، بعضی از دشمنان به خاطر آن که مردم از ذکر و یاد آل محمد(ص) منصرف کنند، ذکر دیگری به میان می آورند. پس یقین کنید آن کس که مانع ذکر این خانواده می شود، زاده زن بدکار است.

آنها روایات بلند و طولانی نقل می کنند تا ذکر علی (ع) و فرزندان آن حضرت در میان نیاید و گفته می شود:

ای قوم! از این سخنان بگذرید؛ زیرا این سخن رافضی هاست.

من از مردمی که دوستی فاطمه (س) را رفض می دانند، به خدا پناه می برم.

صلوات پروردگارم بر آل رسول باد، و لعنت خداوند بر این نو ع جاهلیت!


پی نوشت ها:

4. ابن طیغور، ابوالفضل بن ابی طاهر، بلاغات النساء، منشورات مکتبة بصیرتی، ج 1، ص 8.

5. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین، چاپ اوّل، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1411 ه.ق، ج 11،ص 44.

6. ابن قیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج1،ص 211.

7. المستجاد من فعلات اجواد، ج 1، ص 26.

8. ابن عبدالبّ ر، ابی عمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ اوّل، بیروت، دارالجیل، 1412 ه.ق، ج 4، ص 1896.

9. همان.

10. حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع المودّة، ص172.

11. نورالله الحسینی، مرعشی تستری، احقاق الحق، چاپ تهران، المکتبة الاسلامیة،ج 10، ص 244.

12. حسن سبزواری افتخار زاده، فاطمه زهرا )س( شادمانی دل پیامبر )ص(، چاپ دوم، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1375 ه.ش، ص 258.

13. مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 323، انتشارات دارالفکر.

14. همان، ج 2، ص 422.

15. مسند احمد حنبل، دار الصادر، بیروت، ج 3، ص 259.

16. فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ. )آل عمران، آیه61)

17. مطالب السؤول، چاپ ایران، ص 107) 7 - 6).

18. محمد ابراهیم سراج، امام علی)ع(، خورشید بی غروب، تهران، مؤسسه انتشارات نبوی، چاپ اول، 1376 ش، ص 274.

19. ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، تهران، مکتبة الاسلامیة، 1394 ه.ق، ص 3.

20. سوره اسراء،آیه 1.

21. حسن سبزواری افتخار زاده، فاطمه زهرا )س( شادمانی دل پیامبر، ص 55، به نقل فصول المهمه، ص 143.

22. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، چاپ دوم، داراحیاء الکتب العربیة، 1385 ه، ج 16، ص 19 - 21.

23. عبدالرحمن سیوطی، الدر المنثور، انتشارات مکتبة النجفی، ج 2، ص 194.

24. غلامرضا کسائی، مناقب الزهراء، قم، مطبعة مهر، 1398 ه.ق، ص 62.

25. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العربیة، ج 1، ص 259.

26. سوره نور، آیه 36.

27. حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل، ج1،ص 532، خ 566.

28. همان، ص 533 خ 567 و نیز ص 534، خ 568.

29. سوره طه، آیه 132.

30. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 1، ص 497، خ 526.

31. ذهبی، محمد بن احمد بن عثمان، سیر اعلام النبلاء، تحقیق الارنائوط و محمد نعیم العرقسوسی، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1413، ج 2، ص 122.

32. همان، ج 2، ص 119 - 118.

33. فخر رازی، التفسیر الکبیر )مفاتیح الغیب(، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1411،ج 32، ص 124.

34. بحارالانوار، ج 43، ص 84 مناقب آل ابی طالب، ج 3،ص 341.

35. مناقب آل ابی طالب، ج 3،ص 385.

36. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین، ج 3،ص 160، چاپ اوّل، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1411 ه.ق.

37. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین، ج 11،ص 38.

38. همان، ج 3، ص 151.

39. أعیان الشیعه، ج 1، ص 307.

40. نامه دانشوران ناصری، ج 9، ص 298.

41. دیوان امام شافعی، ص 152.

42. دیوان امام شافعی، ص 62.

43.ینابیع المودة، باب 62، ص 355.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی