ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

هر عاشقی دوست داره عشقش فقط برا خودش باشه الا من ، که دوست دارم تو ، عشق همه عالم باشی ! یا علی

56. سکوت براى حفظ اسلام

ممسوس | يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۳ ق.ظ

على (ع ) فرمودند: شگفتا! ابوبکر که در حیات خود، از مردم مى خواست عذرش را بپذیرند و (با وجود من ) وى را از خلافت معذور دارند، خود هنگام مرگ عروس خلافت را براى دیگرى کابین بست ! و چه عجیب هر دو از خلافت به نوبت بهره گیرى کردند.
(مرکب ) خلافت را در اختیار کسى (عمر) قرار داد، که کلامش خشن ، دیدارش رنج آور، اشتباهش بسیار و عذر خواهى اش بى شمار بود. به سوارى شبیه بود که بر پشت شترى سرکش نشسته ، چنانچه مهار را محکم کشد، پره هاى بینى شتر پاره شود، و اگر آزاد گذارد، در پرتگاه هلاکت سقوط کند.
به خدا! مردم در ناراحتى و رنج عجیبى گرفتار آمده بودند و من در این مدت طولانى با محنت و عذاب ، چاره اى جز شکیبایى نداشتم . سرانجام روزگار او (عمر) هم سپرى شد.
عمر (خلافت ) را در گروهى به شورا گذاشت و به پندارش مرا نیز از آنها محسوب داشت !
پناه به خدا از این شورا! راستى من از نخستین آنها، چه کم داشتم که درباره من به تردید افتادند و اکنون کارم به جایى رسیده که مرا همسنگ اینان (اعضا شورا) قرار دهند؟ لکن باز هم کوتاه آمدم و با آنان هم آهنگى ورزیدم (و براى مصالح مسلمین ) در شوراى آنها حضور یافتم . یکى از آنان به خاطر کینه اش از من روى برتافت و دیگرى خویشاوندى را (بر حقیقت ) مقدم داشت ، اعراض آن یکى هم جهاتى داشت ، که ذکر آن خوشایند نیست .

نهج البلاغه ، خطبه 3.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی