ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

هر عاشقی دوست داره عشقش فقط برا خودش باشه الا من ، که دوست دارم تو ، عشق همه عالم باشی ! یا علی

14. در دفاع از حق و ولایت

ممسوس | پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ

ارتحال پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم موجى از غم و اندوه در فضاى جامعه نوپاى اسلامى ایجاد کرد. بار مصیبت چنان سنگین شد که بسیارى در حیرت فرو رفته و از خود بی خود گشتند و از تصمیم‏گیرى مناسب و شایسته باز ماندند. جمعى نیز که از قبل خود را آماده چنین روزى کرده بودند، حال و هواى جامعه را براى ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهى مراد خود رفتند. ستاره امیدى که در غدیر خم طلوع کرده و آرام‏بخش دل‏هاى مؤمنان گشته بود، در لابلاى گرد و غبار فتنه، از دیدگان کم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شب‏پره‏ها به تکاپو افتادند و با هجوم به خانه وحى، تلاش مذبوحانه‏اى را براى فرونشاندن نور خدا آغاز کردند؛ غافل از آن که نور خدا با آن دسیسه‏ها خاموش شدنى نیست.

گر چه در این حمله و هجوم، آتش به کاشانه تنها یادگار رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله‏ افتاد، و گل محمّدى صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏ آله ‏و سلم مظلومانه در پشت در، پرپر گشت، سینه دریایى‏اش شکافت و پهلویش بشکست؛ اما در عین حال، او، قدِ خمیده از ظلم و ستم را برافراشت و با دست الهى خود به دامن ولایت آویخت و با تمسک به حبل الله المتین و با صلابت و شهامتى بى‏نظیر از حقانیت امیرمؤمنان علیه‏السلام سخن‏ها گفت، و از غربت او نشان‏ها داد.

حضرت فاطمه (س) در شرح جانفشانی های پدر و شوهرش می فرماید:« در تمام حوادث و جنگ ها حضرت رسول برادر و پسر عم خود را به مرکز دشمنان می فرستاد و او آن ها را در هم می شکست. او همیشه در کنار رسول خدا بود و در جنگ های هولناک حضور فعالانه داشت.» او هم چنین در وصف همسر گرامیش می فرماید: « جرثومه های تباهی و ستم را از میان برمی داشت. و خار و خس ها را از سر راه جامعه ی انسانی دور می ساخت و آتش جنگ را با شمشیر آسمانی و و ستم ستیزش خاموش می کرد و راه را برای گسترش کلمه ی لا اله الاا.. هموار می ساخت. و این همه رنج ها را در راه تقرب به خدا به جان می خرید و در اجرای فرامین الهی بسیار کوشا بود. »

فاطمه سلام ا... علیها علی علیه السلام را به این صفات می ستاید که او آستین همت را بالا زده و با آمادگی همه جانبه برای پیشرفت جامعه و مصالح اسلام و نیکبختی توده های مسلمان و غیر مسلمان تلاش می کند و خیرخواهی وصف ناپذیر، برای امت است و خستگی و فرسودگی در قاموس زندگی او ره ندارد و او را از ادامه ی تلاش باز نمی دارد.

چکیده ی سخن فاطمه سلام ا... علیها در این فراز از خطبه، سخن از موقعیت ممتاز و مهم امیر مومنان در پیشرفت اسلام و در کنار پیامبر(ص) است.

حضرت در توبیخ انصار می فرماید: « شما با آن همه سوابق درخشان و خدمت به اسلام از عهده ی امتحان الهی برنیامدید و با سهل انگاری امامت و خلافت وصی پیامبر را نپذیرفتید و با کمال میل و علاقه دعوت شیطان را مورد استجابت قرار دادید و پذیرفتید . » انصار در بی اهمیت شمردن و بی اعتنایی به نصوص خلافت الهی، در خصوص مولای متقیان علیه السلام به همه ی مسلمانان سبقت جستند، هنگامی که حرص خلافت و امارت آن ها را واداشت که در سقیفه ی بنی ساعده، مجلس شورایی تشکیل بدهند تا با یکی از قبیله ی انصار بیعت کنند .

حضرت فاطمه سلام ا... علیها در ادامه ی سخنانش در مورد انصار می فرماید: « پس برشتر دیگران نشان مالکیت زدید و به آبشخوری که از آن شما نبود وارد شدید، - یعنی خلافت را که در آن حقی نداشتید غصب کردید . - و این در حالی است که زمانی از پیمان شما نگذشته است . کاری که شما کردید فتنه ای تبهکارانه بود . شما حق را به ناروا از صاحبش ربودید تا به پندار خویش از پدید آمدن فتنه و آشوب جلوگیری کنید ! اما کدام مصیبت سهمگین تر از دگرگون کردن مسیر اسلام و تبدیل مقررات آن و پایمال نمودن حقوق تردید ناپذیر خاندان وحی و رسالت است و رفتاری این گونه خشونت بار و لبریز از قساوت ؟»

 

منصب امامت در کمال رفعت و عظمت است و از دست هر کسی غیر از آن که خداوند تعیین کرده است دور است. چنین شخصی بعد از رسول خدا باید همان کس باشد که پیامبر(ص) در روز عید غدیر تعیین فرموده بود. پس کنار زدن کسی که از طرف خدا تعیین شده و روی کار آوردن کسی که سابقه ی بت پرستی داشته به معنی پشت سرگذاشتن قرآن و رجوع به جاهلیت است .

حضرت در ادامه می فرماید:

« فهیهات منهم» این ها کجا و منصب خلافت رسول اکرم(ص) کجا؟

و « انّی توفکون» به کجا سوق داده می شوید؟

چگونه شیطان ، امری را که در خور شأن شما نیست برای شما جلوه داده است ؟

 

فاطمه علیها السلام با تمامی توان خود به مبارزه برای احقاق حقوق از دست رفته می پرداخت. او با بینشی عمیق و آگاهانه دریافته بود که در آینده خسارت های سنگینی به خاطر انحراف رهبری متوجه اسلام و مسلمانان خواهد شد و شاید این اندوه و رنج بیش از تمامی مصائب و ستم هایی که بر او رفته بود عمق جانش را می گداخت. آخر پدرش بار گران رسالت را سال ها با سختی و با تلاش بردوش کشید و در سخت ترین نبردها برای اسلام عزیز مقاومت کرد و بهترین یارانش در این راه شهید شدند .

شوهرش علی علیه السلام چه در میدان های نبرد و چه در صحنه های دیگر برای اسلام رنج فراوان برد. همه ی این تلاش ها و ایثارها برای حاکمیت اسلام راستین و گسترش عدل و داد بود که تنها در سایه ی پرچم امامت ادامه ی آن ممکن بود .

فاطمه سلام ا... علیها به از دست دادن موقعیت ظاهر اجتماعی علی علیه السلام در مسئله ی خلافت نمی اندیشید. مگر خلافت و پست و مقام ظاهری چه تاثیری در زندگی رفاهی و مادی این خانواده داشت فاطمه سلام ا... علیها به امانتی الهی می اندیشید که در غدیر خم رسماً به عهده ی علی علیه السلام و خاندانش واگذار شده بود . او نگران اداء امانت و در پی انجام وظیفه ی دینی و شرعی اش بود و برای بازگردانیدن خلافت به مسیر اصلیش از همان روزهای آغازین مبارزه ی مسالمت جویانه ای را آغاز کرد .

به نوشته ی ابن قتیبه دینوری : « علی علیه السلام فاطمه سلام الله علیها را سوار بر چهارپا می کرد و به مجالس انصار می برد تا آنان را یاری طلبد، انصار نیز پاسخ می دادند که ای  دختر رسول خدا ! بیعت ما با این مردم تمام شده است . اگر شوهر و پسر عمت قبل از وی نزد ما می آمد ما از او روی گردان نبودیم. علی علیه السلام فرمود : آیا بایستی پیکر پیامبر (ص) را در خانه اش رها می کردم و او را دفن نکرده برای جانشینی اش با مردم به جدال می پرداختم ؟ »

حضرت زهرا سلام ا... علیها فرمود :

« ابوالحسن کاری غیر از آن چه که سزاوار و مناسب او بود ، انجام نداد و آنان نیز کاری کردند که حسابشان با خداست و خداوند از آنان بازخواست خواهد کرد . »

موارد دفاعی که از آن حضرت نسبت به امیرالمومنین علیه السلام نقل شده ، نه از آن جهت بوده که می خواسته از شوهرش دفاع کند، بلکه به خاطر دفاع از امامت و پیشوایی امت بوده است.

وقتی که از حضرت زهرا سلام ا... علیها در مورد سکوت امیرالمومنین نسبت به حقش پرسیدند فرمود :

« امام چون کعبه است ، به سوی او می روند و او به سوی کسی نمی رود. »

 

و هم چنین حضرت فرمود :

« به خدا سوگند ، اگر می گذاشتند که حق بر محور خود بچرخد و آن را برای اهلش باقی می گذاشتند و از خاندان پیامبر خدا پیروی می کردند ، هیچ گاه دو نفر درباره ی خدا با یکدیگر مخالفت نمی کردند . »

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی