بی جهت که ممسوس در ذات خدا نیستی !
ممسوس | يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ق.ظ
نقل است در وسط یکی از جنگ ها که حضرت داشت با دشمن می جنگید، یکی از دشمنان به او گفت: «... یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ هَبْنِی سَیْفَکَ ...» «یا علی، شمشیرت را به من ببخش!» در همان وقت، حضرت شمشیرش را به او تعارف کرد. او هم شمشیر را گرفت و حضرت بی شمشیر ماند. آن مرد تعجّب کرد و گفت: برای چه در بحبوحة جنگ شمشیرت را به من دادی؟
فرمود: محال است ما درخواست کسی را رد کنیم.
آن مرد از این رفتار امیرالمؤمنین علیه السّلام حیرت زده شد. از اسب پایین آمد و رکاب مرکب حضرت را گرفت و گفت: عجب دین خوب و اخلاق نیکی داری! مرا مسلمان کن! من اصلاً برای چه با تو می جنگم؟!
بحار الأنوار / ج 41 / ص 69