دین بازیچه !
به دنبال اطلاع عبیدالله از ورود امام علیه السلام به کربلا، نامه اى بدین مضمون به حضرت نوشت:
« به من خبر رسیده است که در کربلا فرود آمده اى، و امیرالمؤمنین یزید! به من نوشته است که سر بر بالین ننهم و نان سیر نخورم تا تو را به خداوند لطیف و خبیر ملحق کنم! و یا به حکم یزید بن معاویه باز آیى! والسلام. »
اینجا بود که حضرت این کلام نورانی را فرمودند :
الناس عَبید الدّنیا و الدّین لَعق علی اَلسنتهم ، یَحوطونه مادرّت مَعایشهُم فاذا مُحصّوا بالبلاء قلّ الدیّانون
مردم بندگان دنیایند و دین
لیسیدنی است روی زبان ایشان نهاده ( بازیچه زبانشان است ) تا مزه از آن میتراود آن را
نگاهدارند و وقتی بنای آزمایش شود دینداران اندک باشند !
***
تا الان فکر می کردم این کلام برای اون زمان و مکانه و لاغیر !
اما خوب که نگاه می کنم می بینیم اصلا انگار حضرت این کلام را برای زمان ما فرموده اند ...
از غش در معامله تا بی حجابی زنهای ما تا دروغ و غیبت و تهمت و سخن چینی که انگار دیگر گناهش رفته که هیچ بلکه دارای ثواب هم شده تا هزار تا چیز دیگر !
چرا به خود نمی آیم ؟ چرا اندکی در رفتارم تأمل نمی کنم ؟
اگر من شیعه مولا هستم ، اگر من منتظر آقا هستم ، آیا این رفتار من مورد رضایت حضرت هست ، نیست ؟!!
خدا کنه ما از اونا نباشیم که اون دنیا آرزومون باشه برگردیم تا جبران کنیم (1) !
آمین
1. میگویند: ما را برگردان تا کار خوب انجام دهیم غیر از آن کارهایی که انجام میدادیم! (فاطر/37)
- ۹۲/۰۵/۲۵