62. وصایاى حضرت
حضرت زهراء مظلومه علیها السلام ، آن سرور زنان در آخرین لحظات عمر خود، به همسرش امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام خطاب کرد و چنین اظهار نمود:
- ۰ نظر
- ۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۷
حضرت زهراء مظلومه علیها السلام ، آن سرور زنان در آخرین لحظات عمر خود، به همسرش امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام خطاب کرد و چنین اظهار نمود:
خواندن قرآن در خانه
فاطمه زهرا با قرآن مانوس بود.
سلمان مى گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله مرا براى کارى به خانه
فاطمه فرستاد، به در خانه که رسیدم ، صداى زهرا را که در درون خانه قرآن مى خواند
شنیدم . (52)
محدّثین و مورّخین از امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام حکایت
کرده اند:
روزى در جمع عدّه اى از اصحاب و یاران نشسته بودیم ، که حضرت رسول صلّى
اللّه علیه و آله سؤ ال فرمود: بهترین چیز براى زن چیست ؟
و هیچ یک از افراد جواب مناسبى براى آن نداشتند.
عمر بن خطاب ، نامه اى براى معاویه نوشت و در آن نامه (در رابطه با ماجراى بیعت و سوزاندن در خانه ) چنین آمده است . (... به خانه على (ع ) رفتم با مشورت قبلى که در مورد اخراج او از خانه (باقوم ) کرده بودم ، فضّه (کنیز خانه على ) بیرون آمد، به او گفتم : به على بگو بیرون آید و با ابوبکر بیعت کند، زیرا همه مسلمین با او بیعت کرده اند.
وقتى حضرت امیر (ع ) کشان کشان براى بیعت با ابوبکر به مسجد مى بردند، یک مرد یهودى که آن وضع و حال را دید بى اختیار لب به تهلیل و شهادت گشوده و مسلمان شد و چون علت آن را پرسیدند،
حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید:
روزى عایشه به طرف فاطمه زهراء سلام اللّه علیها آمد و به آن حضرت
عتاب کرد و بر سرش فریاد کشید: اى دختر خدیجه ! براى چه این قدر به خود مى بالى و
فخر مى کنى ؟
على (ع ) فرمودند: شگفتا! ابوبکر که در حیات خود، از مردم مى خواست عذرش را بپذیرند و (با وجود من ) وى را از خلافت معذور دارند، خود هنگام مرگ عروس خلافت را براى دیگرى کابین بست ! و چه عجیب هر دو از خلافت به نوبت بهره گیرى کردند.
رو به خلیفه گفت: «پاسداری از سرحدّات اسلام برای من خوش تر است از ماندن در مدینه».
خلیفه به دوستش نگاه کرد؛ او به بلال خیره شده بود و لب می گزید. بلال ادامه داد: «می خواهم باقیمانده ی عمرم را سرباز باشم».
از طرفى گذشت زمان به نفع دستگاه خلافت و تثبیت پایه هاى حکومت و به زیان خاندان رسالت بود، و در این شرایط نهضت و قیام امام براى گرفتن حق خویش در آن اوضاع به نفع اسلام جوان و جامعه نو بنیاداسلامى نبود ، از این جهت پس از مدتى مقاومت بخاطر مصالح دیگر ناچار به بیعت با آنان شد. ولى این بیعت کردن را نمى توان دلیل بر مشروّعیت خلافت خلفاء از دید امیرالمؤمنین دانست چنانچه صلح امام حسن (علیه السلام) و بیعت او با معاویة را نمى توان دلیل بر مشروعیّت خلافت معاویه دانست، بلکه امام بنابر مصالحى با حکومت خلفاى قبل از خودش موافقت و بیعت نموده است.
اینک برخى از عوامل این بیعت ناخواسته و تحمیلى را ذکر مى کنیم;
عبداللّه بن عباس و دیگر راویان حکایت کنند:
هنگامى که زمان رحلت یگانه دخت نبوّت ، همسر ولایت حضرت فاطمه زهراء
علیها السلام نزدیک شد، اءسماء بنت عمیس را طلب کرد.