ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

مقبل کسی که بنده اولاد حیدر است ...

ممسوس

هر عاشقی دوست داره عشقش فقط برا خودش باشه الا من ، که دوست دارم تو ، عشق همه عالم باشی ! یا علی

اگر هدف انسان کشته شدن و مظلومیت و اسارت اهل و عیال باشد؛انداختن خود در هلاکت است که عقلاً و شرعاً بر حسب آیه کریمه «و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة» ( بقره / 195) جایز نیست؛ پس چگونه امام حسین(ع) برای شهادت و کشته شدن بیرون شد و مقدمات آن را با اختیار خود فراهم ساخت؟

الف : خود را در معرض خطر و هلاکت قرار دادن یکى از موضوعاتى است که به حسب اختلاف احوال و عناوین، گاه موضوع حکم تحریمى و گاه موضوع حکم وجوبى مى‏شود و این‏طور نیست که مطلقاً انداختن خود در خطر حرام باشد؛ بلکه گاهى هم واجب است، و اگر فرضاً این آیه عمومیت داشته باشد، با ادلّه  دیگر شرعی تخصیص می ‏خورد.


ب :  اگر اسلام در معرض نابودى باشد و نجات آن متوقف بر انداختن خود در خطر باشد، آیا باز هم، خطر کردن جایز نیست؟ آیا عقلاً و شرعاً کسى که براى حفظ جان خود اسلام را در معرض خطر بگذارد، مسؤول نیست؟ فلسفه جهاد و دفاع، دعوت به توحید و آزاد کردن بشر از پرستش غیرخدا و حفظ اسلام و نجات دین از نابودى و یا حفظ کشور اسلام از تسلط اجانب است که طبق احکام جهاد و دفاع - با یقین به کشته شدن - واجب است. اگر دفاع از سنگر و مرزى، متوقّف بر کشته شدن جمعى از لشکر بود و براى حفظ مملکت اسلام، دفاع از آن ضرورت داشت؛ باید با تحمل تلفات سنگین، به دفاع پرداخت و این القاى در تهلکه جایز؛ بلکه واجب است.


ج :  این حکم (یعنی حرمت به خطر انداختن خود)، حکم ارشادى و تأیید حکم عقل است مگر در مواردی که مصلحت مهم‏تر در بین باشد؛ ولى اگر حفظ مصلحت بزرگ‏ترى توقف بر آن یافت، عقل به جواز و گاه به لزوم خطر کردن، حکم می کند.


د :  هلاکت به چند نحو متصور است که از آن جمله، نابودى و ضایع و بیهوده شدن است و ممکن است مراد از تهلکه در آیه شریفه، این قسم هلاکت باشد و این در موردى است که مقصد صحیح شرعى و عقلى نباشد؛ اما اگر مقصد صحیح شرعى - مثل حفظ دین و اداى تکلیف و دفاع از احکام - در نظر باشد، فداکارى و جانبازى، القاى در تهلکه و فنا نیست. کسى که در راه خدا و براى حفظ دین و مصالح عموم کشته شود، ضایع و باطل نشده؛ بلکه باقى و ثابت‏تر گردیده است.


ه : . صبر و استقامت در میدان جهاد و دفاع از دین، بخصوص در مواردى که پشت کردن به جنگ سبب تزلزل و شکست سپاه اسلام و غلبه کافران شود و فداکارى موجب تشویق مجاهدان گردد - با علم به شهادت - ممدوح، بلکه واجب است و هیچ کس این‏گونه ثبات قدم و استقامت را، القاى نفس در تهلکه نشمرده است؛ بلکه همیشه - بخصوص در صدر اسلام - یکى از افتخارات بزرگ و سربلندى‏هاى سربازان و فرماندهان بوده است؛ مانند استقامت تاریخى و جانبازى و فداکارى جناب جعفر طیار(ع) در جنگ موته.


و :  امام حسین (ع) از تمام امّت اعلم به احکام و معصوم از خطا و اشتباه است و آنچه از او صادر شود، طبق فرمان الهى و تکلیف شرعى می ‏باشد.


ز : در هر صورت قطعی بود که بنى‏امیه حضرت اباعبدالله(ع) را به شهادت مى‏رساندند؛ خواه به سوى عراق مى‏رفت یا در مکه مى‏ماند. لذا حضرت در این مورد، تمام مصالح را ملاحظه کرد و هر کس با دقّت برنامه قیام آن حضرت را ملاحظه کند، مى‏فهمد که امام براى آنکه شهادت و مظلومیتش حداکثر فایده را براى بقاى اسلام و احیاى دین داشته باشد، تمام دقایق و نکات را مراعات کرد.


ح : هدف امام حسین(ع) از قیام و امتناع از بیعت و تسلیم نشدن و تحمل آن مصایب عظیم، نجات دین بود و این هدفى بود که ارزش داشت آن حضرت براى حصول آن، جان خود و جوانان و اصحابش را فدا کند. از این جهت شهادت را اختیار کرد . مقصود اصلى امام حسین(ع)، امتثال امر خدا و حفظ دین و کشیدن خط بطلان بر حکومت بنى‏امیه و افکار و هدف‏هاى آنها بود و مقدمه رسیدن به این مقصود، تسلیم نشدن و استقامت تا سر حد شهادت و آن همه حادثه بود. بنابراین استقامت در راه عقیده و حفظ دین، باعث سربلندى و افتخار است و موضوع آن از القاى نفس در تهلکه خارج می ‏باشد.

  • ۹۲/۰۹/۲۲
  • ممسوس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی