فردا هم با مایی !!
ممسوس | يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۳۳ ق.ظ
مجلس پر از جمعیّت بود. پیرمردی قد خمیده و محاسن سفید با عصا وارد جلسه شد و خواست در انتهای مجلس کنار کفش ها بنشیند، امّا امام صادق علیه السلام نگذاشتند و به مردم فرمودند: اجازه بدهید تا او جلو بیاید. مردم راه را باز کردند. وقتی پیرمرد کنار حضرت امام صادق علیه السلام نشست زار زار گریست.
امام فرمودند: چرا گریه می کنی؟
گفت: عمرم سر آمده و نزدیک مردنم است. برای آخرتم گریه می کنم!
فرمود: برای چه چیزِ آخرتت گریه می کنی؟
گفت: نمی دانم وضعم چه می شود؟ می ترسم، نگرانم و دغدغه و وحشت دارم!
امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: آیا شیعه هستی؟
گفت: من عاشق شما هستم و نود سال است که وجودم را وقف شما کرده ام.
حضرت فرمودند: اجازه نمی دهم گریه کنی و دغدغه داشته باشی. به تو اطمینان می دهم بعد از مردن نیز مانند دنیا با ما خواهی بود.